عشق متنی تجربۀ عشق در کتاب عشق روی پیاده رو نوشتۀ مصطفی مستور
Authors
abstract
مقالة حاضر مفهوم عشق را در دو ساحت متفاوت و متمایز بررسی می کند. عشق از سویی همواره تجربه و مفهومی استعلایی شمرده شده که ثابت است و با حقیقتی فراانسانی نسبت دارد. این گونه خوانش، از نوشته های افلاطون شروع شده است و همچنان ادامه دارد. اما در برابر، نگاهی به عشق وجود دارد که از همان افلاطون تا به امروز، عشق را پدیده ای انسانی، فرهنگی و از همه مهم تر «متنی» می داند. به این تعبیر، عشق درون زبان (یا به گفتة ژاک لکان، «نظم نمادین») فهمیده، تکثیر و تجربه می شود. در اینجا، نگارنده تنش بین این دو نگاه را در مجموعه داستان های کوتاه عشق روی پیاده رو نوشتة داستان نویس معاصر ایرانی، مصطفی مستور، بررسی و تحلیل می کند. برای طرح این موضوع به مسئلة غیاب در عشق می پردازد و اینکه چگونه تجربة عشق در این داستان ها همواره درگروی غیاب عاشق یا معشوق است؛ دیگر اینکه عشق به عنوان مفهومی نشانه ای درون نظام نشانه ای ساخته و دارای دلالت می شود و سپس اینکه در نهایت، شخصیت های این داستان های کوتاه چگونه همگی با «روایت های عاشقانه» عاشق می شوند و عشق را می فهمند. این همه به عشق مفهومی متکثر و روایتی می دهد. بنابراین، عشق نشانه ای است که همواره درحال ساخته شدن است.
similar resources
چهرۀ قدسی زن و عشق در داستانهای مصطفی مستور
زن، شخصیت کانونی و مهمترین موضوع داستانهای مصطفی مستور است و با زنان داستانهای واقعگرای معاصر، تفاوت ماهوی دارد؛ چراکه از سویی، تجلی تام و تمام «زن مثالی» است و از سوی دیگر، میراثدار تصویر و تصوری است که قرنها در ادبیات غنایی ایران، از وی ارائه شدهاست. زنی والا، روشنضمیر، دروننگر، باایمان، وفادار، پریصفت، الهامبخش، هنرآفرین، دور از دسترس و پاکتر از آن که به تملک مرد درآید؛ ...
full textگونهشناسی تجربۀ زیستۀ عشق
چکیده عشق از مهمترین مفاهیم انسانی و پایۀ اساسی شکلدهی ارتباط بین دو جنس است که در علوم مختلف و آرا و نظریات فلاسفه و متفکران به روشهای متفاوتی بررسی شده است. با وجود این، دربارۀ نگاه از درون و از منظر کنشگران درگیر در رابطۀ عاشقانه، کمتر بحث شده است. هدف پژوهش حاضر، کاوش در تجربۀ زیستۀ عشق و گونهشناسی آن بود. برای این منظور با رویکرد پدیدارشناسی با 14 نفر از دانشجویا...
full textتجربۀ زیبایی یا عشق در افلاطون به مثابۀ تجربۀ دینی
مسئلۀ اساسی در این مقاله این است که آیا میتوان تجربۀ زیبایی یا عشق در افلاطون را نوعی تجربۀ دینی شمرد. ابتدا با بیان دیدگاههای گوناگون دربارۀ تجربۀ دینی به تبیین دیدگاه افلاطون دربارۀ زیبایی و عشق و نسبت میان آنها پرداخته و در نهایت، با اثبات الوهیت زیبایی در افلاطون نشان دادهایم که اگر تجربۀ دینی را نوعی مواجهۀ توأم با آگاهی بیواسطۀ تجربهگر با موجودی الوهی یا به تعبیر دینی، خداوند بدا...
full textنسبت میان عشق انسانی و عشق ربانی
عشق انسانی که در آموزههای صوفیه و نیز منتقدان آنها غالباً با تعبیر "عشق مجازی" ظاهر میشود، یکی از مواضع غامض و دشوار در عرفان اسلامی است. اهمیت روزبهان در این عرصه، از آنجاست که وی نه تنها از به کاربردن اصطلاح رایج "عشق مجازی" تعمداً امتناع و بهجای آن از تعبیر "عشق انسانی" استفاده میکند، بلکه تجربة عشق انسانی را برای تحقق عشق ربانی اجتنابناپذیر میداند. آموزة روزبهان، بالطبع این پرسش را پیش...
full textعشق عرفانی
واژه عشق در فرهنگ های مختلف به معانی دلدادگی، دلباختگی، خاطرخواهی، میل مفرط، و افراط در حبّ و دوستی آمده است، اما حقیقت این است که عشق قابل تعریف و تحدید نیست و هرکس که تعریفی از آن بدهد و یا آن را محدود به حدودی کند و برای آن حدّی قائل شود یقیناً از حقیقت عشق ناآگاه است و از اسرار آن بیگانه. محی الدین ابن عربی می گوید: «هرکس عشق را تعریف کند آن را نشناخته، و کسی که از جام آن جرعه ای نچشیده باشد آ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
فصلنامه نقد ادبیPublisher: دانشگاه تربیت مدرس
ISSN 1735-000X
volume 5
issue 18 2012
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023